مشرق- هنوز این درگیری ها ادامه دارد. هرچند که آقای رحمان اعلام کرده که آتش بس در منطقه برقرار شود. بر اساس آمار غیر رسمی تا به حال صد نفر از طرفین کشته شده اند. البته دولت این رقم را تایید نکرده اما برخی منابع می گویند که هنوز درگیری ها ادامه دارد و احتمال افزایش تلفات وجود دارد.اما در مورد این که ریشه این برخوردها و تنش در این منطقه چیست به نظر می رسد باید به موقعیت استراتژیک بدخشان توجه کرد. همان طور که می دانید منطقه بدخشان در حال حاضر بین سه کشور تقسیم شده است؛ بخشی از آن مربوط به تاجیکستان است که حدود ۴۴ درصد از خاک این کشور را تشکیل می دهد. بخش اصلی این منطقه در اختیار چین است که ایالت سین کیانگ این کشور را تشکیل می دهد و بخشی از آن هم ایالت بدخشان افغانستان است. بنابراین منطقه بدخشان یک موقعیت خاص دارد و به همین دلیل بود که در زمان اتحاد شوروی این منطقه به عنوان یک منطقه خودمختار به رسمیت شناخته شده بود. بعد از این که اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید، منطقه بدخشان اعلام استقلال کرد اما از طرف دولت مرکزی تاجیکستان، این استقلال به رسمیت شناخته نشد. در سال که۱۹۹۲ بین دولت مرکزی و گروه های اسلامی جنگ داخلی درگرفت، همین منطقه پایگاه اصلی گروه های اسلامی شد و جنگ از این منطقه پیگیری شد.
در نهایت زمانی که جناح اسلامی با آقای رحمان به توافق رسید که یک دولت مشترک تشکیل شود، مسئله استقلال پایان پیدا کرد و خود اسلام گرا ها اعلام کردند که به دولت مرکزی تاجیکستان می پیوندند.اما به نظر می رسد ریشه های بحران هم چنان باقی ماند. با توجه به این که بخشی از جمعیت در این منطقه اسماعیلی هستند و پیرو آقاخان چهارم هستند که فرقه اسماعیلیه را رهبری می کند. بخش دیگر اهل سنت هم در این منطقه ساکن هستند. اختلافات میان این ها قابل توجه است و شاید به عنوان یکی از ریشه های درگیری در این منطقه به شمار آید. به همین دلیل آقاخان چهارم هم نسبت به این مسئله موضع گیری کرده و از دولت تاجیکستان خواسته که هر چه سریع تر آرامش را در این منطقه برقرار کند.
دولت معتقد است که گروه هایی که مواد مخدر و سنگ های قیمتی را از بدخشان قاچاق می کنند، عامل درگیری هستند اما به نظر می رسد صرفا عوامل داخلی در این قضیه دخالت ندارد. بخشی از آن می تواند تحت تاثیر عوامل خارجی باشد. اخیرا آقای لطیف پدرام، نماینده پارلمان افغانستان از بدخشان موضوعی را مطرح کرده که به نظر قابل تامل است. او می گوید که امریکا و انگلیس طرحی را برای تاسیس کشوری تحت عنوان بدخشان در دست دارند که از ادغام بدخشان افغانستان، بدخشان تاجیکستان و بدخشان چین به علاوه منطقه بگت پاکستان که قوم پامیر در این مناطق زندگی می کنند، تشکیل می شود. این حرف توسط آقای لطیف پدرام مطرح شده و در مطبوعات افغانستان نیز منعکس شده است. حال این که آیا او اطلاعات مشخصی در این زمینه دارد یا با توجه به شناختی که دارد و با عنایت به مسائلی که در تاجیکستان در جریان است تحلیل کرده که احتمال وقوع چنین مسئله ای است. کارشناسان و تحلیل گران منطقه ای هم معتقدند که به نوعی دخالت خارجی در این منطقه جریان دارد. اما قضاوت درباره این که این تحلیل ها تا چه اندازه درست است بسیار مشکل است.
اگر قابل تصور باشد که کشورهای خارجی هم در قضیه دخالت دارند، علی القاعده این کشورهای خارجی چین و روسیه نخواهند بود. به این دلیل که دخالت این گونه در این مسئله به نفع آن ها نیست. تنها کشورهایی که ممکن است از این قضیه سود ببرند امریکا و انگلیس هستند که الان در افغانستان حضور دارند. حداقل سود این قضیه این است که به تاجیکستان فشار می آید تا با ایجاد پایگاه نظامی امریکا در تاجیکستان موافقت کند. این می تواند پیامد این قضایا برای امریکایی ها باشد، ولو این که آن ها به طور مستقیم در این جریانات دست نداشته باشند. از همین منظر هم هست که ایران نیز این حوادث را محکوم کرده است.
منبع: دیپلماسی ایرانی
کد خبر 143082
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۶
- ۰ نظر
- چاپ
ناآرامی های منطقه بدخشان می تواند علاوه بر ریشه های داخلی، حاصل تحریکات خارجی باشد.کشته شدن عبدالله نظرف که یک مقام امنیتی در منطقه بدخشان بود، جرقه ای برای آغاز مجدد ناآرامی ها در این منطقه بود. به دنبال این اتفاق آقای ایام بیگ اف که او نیز یک مقام دولتی و مامور حفظ نظم مرز افغانستان و تاجیکستان است، به کشتن نظرف متهم شد. بنابر این دولت به نظامیان دستور داد تا برای دستگیری او به منطقه بروند. این بهانه آغاز درگیری ها بود.